کار شوتز با انتقاد از همکارش وبر آغاز شد که مفهوم کنش اجتماعی را در بسیاری از پژوهش های خود به کار برده بود. کنش اجتماعی وقتی رخ می دهد که کنشگران از یکدیگر آگاه بوده و معنایی به موقعیت مشترکشان بدهند. پس از نظر وبر، علم جامعه باید به دنبال فهم واقعیت اجتماعی "در سطح معنا" باشد. کنکاش جامعه شناختی باید در آگاهی مردم نفوذ کند و کشف کند که آنها چگونه دنیا را می بینند و تعریف می کنند. وبر از روش تفهم یا درون نگری همدلانه طرفداری می کرد.
اشتراک گذاری در تلگرام
بنا بر باور شوتس، ساخت نمونه های آرمانی توسط محقق اجتماعی، یک فراگرد دلخواهانه نیست. نمونه های آرمانی برای آن که معنای ذهنی را به اندازه کافی منعکس سازند، باید با معیارهای زیر تطابق داشته باشند: 1-اصل مناسبت: شوتس به پیروی از وبر، می گوید که این مساله اجتماعی مورد بررسی است که تعیین می کند چه چیز باید بررسی شود و چگونه باید به مساله مورد بررسی نزدیک شد. 2-اصل رسایی: بنا بر این اصل، نمونه های آرمانی باید به گونه ای ساخته شوند که رفتار کنشگر در جهان حیاتی که
اشتراک گذاری در تلگرام
فلسفه ی پدیدارشناختی که بر آگاهی تاکید دارد، سابقه ای طولانی دارد، اما آغاز کوشش برای پروراندن پدیده شناسی از نوع جامعه شناختی، را می توان به زمانی نسبت داد که کتاب آلفرد شوتس، پدیده شناسی جهان اجتماعی، به سال 1932 در آلمان منتشر شد. شوتس میان آن جنبه هایی از جهان اجتماعی که باید از نظر فلسفی تحلیل شان کرد و جنبه های دیگری که می توان در مورد آنها تحقیق علمی جامعه شناختی کرد، تمایز قائل شد و کوشید میان این دوجنبه رابطه برقرار کند.
اشتراک گذاری در تلگرام
در تحقیق پدیدارشناسی محقق کنترلی بر جامعه مورد تحقیق اعمال نمی کند،زیرا به دنبال آن است که بدون ایجاد هرگونه حساسیت در جامعه،که منجر به مصنوعی شدن رفتار اعضا می شود،به ثبت رفتار بپردازد.در این نوع پژوهش،نقش محقق عبارت است از مشاهده گر همدل(empathic observer)که می خواهدبه نوعی عینیت دست یابد.در واقع نقش و هدف محقق ورود به تجربه ی مشارکت کنندگان و دیدن آن تجربه به شیوه خود آنان است.در این معنا،محقق و مشارکت کنندگان در تحقیق همکارند.
اشتراک گذاری در تلگرام
ا-دکارت ،شناخت و قطعیت دکارت در نظریه اش سعی در نفی شک گرایی دارد.انسان شک گرا در ساده ترین توصیف کسی است که اعتقاد دارد هیچ چیز را نمی توان شناخت.دکارت معتقد بود که می توان با استفاده از روش "شک ورزی" به برخی شناخت ها دست یافت. دکارت قطعیت تمام باورهایش را در بوته شک می آزماید.او در کتاب" تاملات" خود اینگونه آغاز می کند که عقاید نادرستی که از دوران کودکی پذیرفته ،اورا بسیار تحت تاثیر قرار داده اند،از نظر او می توان در باره اساسی ترین باورها و اصولی که
اشتراک گذاری در تلگرام
در این پست ،به معرفی چند کتاب پرداخته خواهد شد که می تواند در فهم بهتر "فلسفه پدیدارشناسی"،راهگشا باشد: -زمینه و زمانه ی پدیدارشناسی،"جستاری در زندگی هوسرل و هایدگر"،نوشته سیاوش جمادی -"پدیدارشناسی"،دیوید وودراف اسمیت/ترجمه مسعود علیا -ادموند هوسرل تاملات دکارتی ،مقدمه ای بر پدیده شناسی/ترجمه عبدالکریم رشیدیان -چه باشد آنچه خوانندش تفکر/مارتین هایدگر/ترجمه:سیاوش جمادی -مروری بر فلسفه اروپایی دکارت تا دریدا،پیتر سجویک/ترجمه محمد رضا زاده -درآمدی بر
اشتراک گذاری در تلگرام
موستاکاس (1994)چند گام اصلی و نظام مند را در فرایند انجام این نوع پژوهش،مطرح کرده است: -در گام نخست،پژوهشگر بررسی می کند که مسئله پژوهشی او با رویکرد پدیدارشناسی سازگار باشد.بهترین مسائل سازگار با این نوع پژوهش آنهایی هستند که در آنها فهم تجربه مشترک یا همگانی چندین فرد از یک پدیده مورد تاکید است. -پژوهشگر پیش فرض های کلان پدیدارشناسی را بررسی و تصریح می کند. -پژوهشگران برای توصیف کامل دیدگاه مشارکت کنندگان نسبت به پدیده باید تا حد امکان تجارب خود را جدا
اشتراک گذاری در تلگرام
در این پست سعی می شود دو رویکرد مختلف نسبت به روش پدیدارشناسی مورد بحث قرار گیرد: 1-پدیدارشناسی هرمنوتیک(hermeneutic phenomenology) 2-پدیدارشناسی تجربی،استعلایی یا روانشناختی (empirical,trancendental,or psychological phenomenology)
اشتراک گذاری در تلگرام
مفروضات هستی شناسی تحقیق پدیدارشناسی تحت پارادایم تفسیری اینگونه است که جهان اجتماعی چیزی بیش از ساخته ی ذهنی تک تک انسانها نیست که از راه ایجاد تعاملات زندگی روزمره و از طریق به کارگیری زبان مشترک ممکن می شود. پژوهش پدیدارشناسی ،اهمیت زیادی به آزادی انسان ،تجربه ی با معنا و آگاهی او می دهد.این دیدگاه ضمن دفاع از اختیار به جای جبر ،معتقد است که آگاهی انسان در مقایسه با دیگر عوامل اجتماعی تاثیر بیشتری بر کنش اجتماعی او دارد.محقق پدیدار شناس می کوشد تا دنیای
اشتراک گذاری در تلگرام
در این پست به برخی مفاهیم مهم روش شناسی هوسرل اشاره می شود: 1-تقلیل پدیدارشناختی(phenomenological Reduction): هوسرل به کمک روش تقلیل پدیدارشناختی تلاش می نمود روشی را ارائه کند که به درک ناب،فارغ از نسبیت گرایی ودرگیری های اجتماعی دست یابد.که در آن آگاهی،عاری از پیش فرض هاست،بنابراین در این صورت معنی با ماهیت صحیح آن درک خواهد شد. 2-نگرش طبیعی: مردم به طور ساده و طبیعی و بدون هیچ سوال و تردیدی در حد دنیایی که در آن زندگی می کنند ،دنیای خودشان را چون امری
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت